باز هم دلنوشته های بابایی
باز هم اون دنیا
٥٧دقیقه بامداد دوشنبه ٢٩ بهمن ٨٦
اون دنیا,دنیایی است که حضور تو آنرا ساخته است.حضور تو ما را به دنیای دیگری برده است,البته
چیزهایست که مانع ماندن مادر اون دنیا می شوند ومرتب ما را از اون دنیا بیرون می کشد.در
واقع,لحظاتی ک باران نیست وبرف نمی بارد,یعنی وقتی که ما,قلبمان سفید نیست,از دنیایی که تو به ما
هدیه داده ایی,بیرونیم.
حضور تو,عشق ودوست داشتن را بیشترمعنی می کند,رنگ لحظات باتو قشنگ است.
برای ما باتو بودن,در همه شرایط ,لذت بخش است
من دلم براتون تنگ شده است,واقعا دلم براتون تنگ شده است.خدا حافظ شما باشد.
وقتی تو می خندی و در عالم خودت هستی مامانی میگه که داری با فرشته ها گپ میزنی.
فرشته کوچولوی من خیلی دوستت دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی