parsaparsa، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

پارسا مهربونه بابا ومامان و داداش پرهام

بابام یه پا عکاسه........

1391/8/12 2:37
نویسنده : شازی
648 بازدید
اشتراک گذاری

 

دایی بهروز معتقده که آدما باید از بچگی هاشون کم عکس داشته باشند تا کودکی همیشه مثل یه رویا

باقی بمونه, اما بابا مرتضی عاشق عکس گرفتن از وروجک سبزه مامانیه....(یه بار که جلو مامان معصومه

گفتم وروجک سبزه,نگاهی بهم کرد وگفت:سبزه با نمک مثقال مثقال        سفید بی نمک خروار خروار

من هم گفتم: حرف حساب جواب نداره.)

اینم چند تا از پرتره های پارسایی که نشون میده بابایی یه پا عکاسه........

زمستون 90 , با بابایی ومامانی و عمه لیلا , آخر شب رفتیم برف بازی, حسابی خوش گذشت,

دست و پات یخ زده بود,ولی بازم به زور آووردیمت خونه.

اردیبهشت 89 , گلاب گیری , قمصرکاشان, اون روز توی کاشان فهمیدم بهشت همین نزدیکی هاست,

با بارون زیبایی که از شانس خوب ما بارید, تمام قمصر بوی گل محمدی میداد ,  حتی لبخند پارسای من, 

حتی زرشک پلو با مرغی که خوردیم.

 

اینجا یکی از روستاهای اطراف قمصره کاشانه, چند ثانیه بعد پارسایی آب کشیده وبا پوشک پر از آب

رو آوردیم بیرون.

باز هم نوروز ,باز هم خلیج پارس,آزادی از هر قید وبندی تو چشات موج میزنه,اونقدر شادی که وقتی

بهت نگاه میکنم ,تمام خوبیهای دنیا رو میبینم.از ته دلم دعا میکنم که شادیهای زندگیت زیاد باشه

و همیشه یادت باشه که شادیهات رو با دیگران تقسیم کنی.

گاهی به آسمان نگاه کن, پسرکم همیشه یادت باشه هر وقت از زمینی ها دلت گرفت ,به آسمون

نگاه کن,فقط وفقط بزرگی میبینی و سخاوت,اونوقت میفهمی زمینی ها گاهی اوقات چقدر کوچکند.

بهار88.پارک تهران.

شادمانه از دست مامانی فرار میکنی,الهی فدای لبخندت.لبخندت همیشگی باد.

نوروز 87.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)